شماره‌ی خبر : ‌2363 | تعداد بازدید : 5157
جمعه 26 آبان ماه 1396 ساعت 03:19

تا وقتی از سوراخ کردن این کشتی خشنودید مقصد ترکستان است

ترکستان یعنی هرجا غیر از مقصد...یعنی اینکه برای رسیدن خودمان به هدف مسیر حرکت را کج کنیم و برای قبر پدر مقصد همگانی خود فاتحه ای نثار کنیم... یعنی اینکه خودمان را مالک تمام قد کشتی در همه احوال و زمانه بدانیم بی آنکه فکر کنیم نیاز است گاهی ته قایق بن

تا وقتی از سوراخ کردن این کشتی خشنودید مقصد ترکستان است

1_ اکنون جنگ داخلی با دشمن داخلی و همواره در این نهضت جنگ در وهله خارجی و دشمنان خارجی، غالبا به پیروزی منجر می شه و در وهله داخلی و با دشمنان داخلی، شکست می خوره....

2_سال هاست که برای ما نمی شود که نمی شود...سال هاست که سهم ما از غرور و افتخار پیروزی فقط اشک و آه شکست و حسرت باقی مانده است... سال هاست که رمز شکست ما یک جمله شده است...جنگ داخلی...

3_ کلید واژه یک جمله تکراری است... از مرکز خبر می رسد که مس نباید به لیگ برتر برود... اما از داخل پای مس شش قفله بسته شده به بند کار زمین گذاشتن هایی، که حاصل همین نبردهای داخلی است... کسی برای پیروزی به ما بفرما نمی زند و در مقابل ما از درون مرزهایمان برای تقدیم شکست به دیگران تمام قد بفرما می زنیم....

4_ بی خیال همه سال های قبل که داستان جنگ های داخلی اش مثنوی هفتاد من می طلبد... شاید روزگاری در یک کتاب ده جلدی همه این جنگ های داخلی منجر به شکست تعریف و افسوس خورده شود... حکایت ما داستانی است دراین فصل که هنوز به صحفه آخر و افسوس های همیشگی اش نرسیده... به این امید که پایان این فصل با نوشتاری دیگر درست در همین روزها متفاوت شود.

5_ همه در کشتی نشسته اند... سود و هدف همه در ظاهر یکی است... رسیدن به مقصد... جایی که پرچم لیگ برتر دارد... جایی که فعلا برای ما آرزو شده است... همه می خواهند برای رسیدن به این مقصد پارو بزنند... پارو زن هایی درخط مقدم ونزدیک تر به موج های وحشتناک و پارو زن هایی دورتر که نقششان برای رسیدن به مقصد کمتر از دیگران نیست...

6_ چه بخواهیم چه نخواهیم کشتی به آب می افتد انواع اقسام بلاها از طوفان بادران گرفته تا ملوانان کشتی انزلی و نساجی های آتش گرفته که به کشتی ما انداخته می شود و اکسینی که اکسیژن ما را می خواهد و ...همگی برای غرق کردن ما به اندازه کافی توانشان را می گذارند... اما غرق کشتی از جایی آغاز می شود که افراد درونش زیر پای خود را سوراخ می کنند...

7_ از آن ها سوال می شود چرا این سوراخ؟! می گویند چرا ردای کاپیتانی دیگر بر تن ما نیست؟! دیگری می گوید چرا سکاندار کشتی من نباشم تا مسیر خودم را طی کنم؟! از اخر کشتی کسی صدا میزند دیگ بخار این کشتی برای ما به اندازه نمی جوشد پس همان بهتر این سوراخ درونش بجوشد! و دیگری در حالی که نان پخته شده در این کشتی را می خورد می گوید آن را سوراخ می کنم شاید زیر این سوراخ یک نان اضافه تر باشد....

8_ کشتی به همین راحتی غرق می شود و فقط هزاران هزار لیتر اشکی باقی می ماند از آن هایی که عاشقانه در این کشتی پارو زدند...پارویی روی سکوهایی که لخت از صندلی بود... زیر آفتابی که اعمال شاقه آن ها محسوب می شد... در سرمایی که استخوان های خود را برای گرمایشان سوزاندند...همه از راه رسیدن به جزیره لیگ برتر غرق شدند به خاطر همان سوراخ هایی که یکایک در آن کشتی بزرگ حفر شد و هیچکس نفهمید که تک تک آن سوراخ ها بود که به نفع سایر قایق ها، از درون قایق خودمان را غرق کرد.

9_ ترکستان یعنی هرجا غیر از مقصد...یعنی اینکه برای رسیدن خودمان به هدف مسیر حرکت را کج کنیم و برای قبر پدر مقصد همگانی خود فاتحه ای نثار کنیم... یعنی اینکه خودمان را مالک تمام قد کشتی در همه احوال و زمانه بدانیم بی آنکه فکر کنیم نیاز است گاهی ته قایق بنشینیم و فکر کنیم که بدون انحراف ما شاید این قایق از گل آلودی که برای گرفتن ماهی خود ایجاد کردیم خارج شود...

10_ تا وقتی که باشند افرادی درون این کشتی که با هر سوراخ شدنش بشکن را بالا بی اندازند و عمیقا از زدن یک پاوری صحیح برای رسیدن به مقصدش ناراحت شوند و به جای زدن پارو، کندن سوراخ را ترجیح دهند....مقصد ما متاسفانه ترکستان است... یا باید از ان کشتی پیاده شوند و یا اینکه اگر امیدی به خیرشان نیست حداقل شر نرسانند...

11_ و این کشتی به عدد فوتبالی خود رسید... حالا فرض کنیم که همه این سوراخ ها شما را به سکان کشتی رساند.... آیا این تفکر سوراخ شده می تواند این کشتی را به سر مقصد منزل برساند؟! مگر اینکه خدا رحم کند که قاتل بخواهد با دم مسیحایی مقتول خود را زنده کند...


جمعه 26 آبان ماه 1396 ساعت 20:13
خیلی ببخشید دوستان براشون کشتی و شهر و عشق و مس مهم نیست فقط براشون پول مهمه.عزیزان فقط بلدن پول مفت بگیرن.تورو قران لیدرها رو عوض کنین.تا حالا توجه کردین چرا مردم و هوادارا نمیان بازی های مس؟ فقط برای بی ادبی های لیدرها.مگه نساجی ها اینا چکار میکنن میبازن بازن ٢٥هزارنفر میان.ما چی؟ چی میخوان این لیدرها از جون باشگاه و مردم
شنبه 27 آبان ماه 1396 ساعت 09:54
متأسفانه باشگاه مس تنهاست، هیچ نهاد و مسئول استانی کنار مجموعه مس نیست، از مدیران ارشد صنایع مس میخوام که دلسرد نشوید، شما با قدرت ادامه بدید هم جهت موفقیت باشگاه و هم ریشه کن کردن فساد و باج خواهی و سهم خواهی، پول الکی هزینه کردن و فقط پول خرج کردن هیچ فایده نداره، نتیجه این پول بی حساب کتاب خرج کردن ،با پول هرچیزی حل کردن این میشه که هرکس سهم و نفع و باج میخواد، بازیکن میومد اینجا قرارداد هنگفت، بعضی اطرافیان، بعضی خبرنگار نما و تماشگرنما، امیدوارم با همین رویکرد ادامه بدین و یکبار واسه همیشه جلوی این مسائل گرفته شود و اینکه همه چی پول ( بی حساب کتاب) نیست که دوستان دنبال این موضوع هستند متأسفانه
شنبه 27 آبان ماه 1396 ساعت 19:05
من از مسولین سایت باشگاه خواهش میکنم یه جلسه بذارید ما این اقایون رو ببینیم.واقعا تشریف بیارن ببینیم چی میخوان اینا ؟ ما هم میاییم.مگه میشه تیمی ببره و شعار بدن؟؟!! من دوستم زفته بود از دقیقه یک گفت اینقدر فحش دادن و به زور اصرار داشتن ما هم شعار بدیم رفتیم اونورتر.میگفت وقتی گل زدیم همه ماها شادی کردیم اونا ناراحت بوده عکس دوستان هم گرفته هرچند حتما عکاسها از این صحنه رو گرفتن واقعا خجالت داره.لطفا این عکس رو منتشر کنیم اگه ندارین من به رفیقم بگم منتشر کنه عکس های ناراختی اقایون از گل زدن مس و از بردن مس.واقعا مایه شرمساری و مایه لجن شهرمون هستن اینا.
نام‌ :
ایمیل :
نمایش داده نمی‌شود
تلفن :
نمایش داده نمی‌شود
وبگاه‌ :
متن :
 

نظر شما در رابطه با بازی خیبر و مس